به گزارش سینماپرس، در ابتدای این جلسه و بعد از نمایش فیلم برای حضار، حسنینسب برای ورود به بحث راجع به فیلم توضیح داد: «به عنوان مقدمه مایلم هستم تا بگویم، متاسفانه این روزها حال و احوال نمایشها و جلسات نقد و بررسی اینچنینی خوب نیست و به نظرم چیزی شبیه به فاجعه در حال رخ دادن است. به نظرم باید برای عدم وقوع این اتفاق فکری شود. در چنین وضعیتی رفتن به سراغ ساخت مستندی با موضوع اجتماعی و تاریخی آن هم بدون حامی و سرمایهگذار کاری بسیار دشوار است.»
فرضالهی نیز در تکمیل صحبتهای حسنینسب اضافه کرد: «همانطور که گفتید در این روزگار عجیب و غریب فعلی ساخت چنین مستندی دشوار است اما من همیشه در زندگی چنین بودم و هیچوقت کاری انجام ندادم که برایم آسان باشد. کارهای آسان برایم مانند یک شوخی است و تا جایی که توانستم به نوعی خودم را اذیت کردم. به سراغ هرکاری هم که رفتم خواسته یا ناخواسته وارد مسیر دشوار شدم، و نمیدانم که چقدر موفق عمل کردهام. در ساخت «شاعران مشروطه» هم خوب میدانستم چه مرارتهایی پیش رو دارم، زیرا آرشیو خوبی در این مملکت وجود ندارد. در کشوری که کپیرایت وجود ندارد، من برای فیلم، تصویر و موسیقی خریدم اما تنها چیزی که موفق به خریداری آن نشدم، صوت منتسب به عارف قزوینی بود، زیرا مبلغ بسیار هنگفتی بالغ بر ۲۵۰۰۰ یورو را طلب میکرد که پرداخت آن از عهده من که روزنامهنگار بودم و در حوزه سینما مستقل قدم برمیدارم، خارج بود.»
این کارگردان در ادامه به چگونگی پرداخت ایده مستند خود نیز اشاره کرد: « همیشه در کنار مطالعات سینمایی، مطالعات فلسفی و تاریخی را هم پیگیری میکنم. در همه سالهایی که روزنامهنگار بودم، موقعیتهای بسیاری برای کارگردانی و بازیگری برایم فراهم شد، اما هیچگاه در این عرصه گام برنداشتم. هدفم از ساخت این دو مستند هم برای کسب درآمد و شهرت نبود، بلکه موضوع آن گریبانم را گرفت و حس کردم ویژگیهای بصری و شنیداریاش، بیشتر از ویژگی نوشتاری آن در قالب یک مقاله است. به دنبال آن چهار سال روند تحقیق و تولیدشان طول کشید و اینگونه «شهر آشوب» و «شاعران مشروطه» ساخته شدند.»
فرضالهی پیرامون چگونگی آشناییزدایی حاکم بر فیلم و دوری از کلیشهها گفت: «جای تاسف دارد اما باید بگویم حتی شاعران این دوره با کسی مانند نسیم شمال آشنایی ندارند! حتی گاها نمیدانند دهخدا به جز نوشتن لغتنامه، شاعر و طنزنویس خوبی هم بوده است. تصور من این بود که نور انداختن به گوشههای تاریک این تاریخ، در نوع خود بدیع است. اگر قصدم این بود که کاسبمسلک به فیلم ساختن نگاه کنم، چند دقیقه به فیلم اضافه میکردم و آن از نیمهبلند به فیلم بلند تبدیل میشد، اینگونه میتوانستم فیلم را به جشنوارههای مختلفی ارائه دهم، اما قصد من از ساختن این فیلم، فقط و فقط دادن آگاهی و به نوعی همان آشناییزدایی بود.»
در ادامه حسنینسب به عدم پرداختن به جزییات به دلیل ضعف نداشتن آرشیو غنی در سینمای مستند ایران پرداخت: «تناقضی در این میان وجود دارد که ما را دائم به سمت حداقلها و تناقضها پیش میبرد و با چیزی نزدیک به صفر هم راضی میشویم. مستندی درباره «شاعران مشروطه» به طور قطع بسیار مهم است و قابلیت پرداختن به جزییات بیشتر را دارد اما از طرفی برمیگردیم به این موضوع که «شاعران مشروطه» تنها مستندی است که پیرامون این موضوعات ساخته شده است، البته اول بودن توجیهی برای اشتباه کردن یک فیلمساز نیست. به طورکلی در یک شرایط استاندارد مستندی تحت این عنوان انتظار بیشتری را برای مخاطب ایجاد میکند اما نمیتوانم تاسفم را از این مساله پنهان کنم که اگر همین اندک تصاویر و آرشیو هم نباشد، دیگر حرفی باقی نمیماند. این نکته از نقد فیلم و اشکال گرفتن از آن مهمتر به نظر میرسد.»
فرضالهی در ادامه بحث پیرامون مخاطبان این مستند هم متذکر شد: «قصدم از ساخت فیلم این نبود که آن را امروزی بسازم و بسیار آگاهانه هم این کار را انجام دادم. نکته دیگر این است که اگر تهیهکننده داشتم، قطعا ذوق بیشتری را به خرج میدادم و شاید صحنه قتل و یا مرگ برخی از شاعران را هم بازسازی میکردم. شاید میتوانستم نثر کار را هم بسیار سنگین بنویسم و تا مخاطب فیلم خاصتر باشد اما فیلم را تا جایی که توانستم برای مخاطب عام ساختم تا تاریخ را بازخوانی کند.»
در ادامه جلسه، حسنینسب توضیحی پیرامون فضای حاکم بر این دو مستند داد و خاطرنشان کرد: « با توجه به این نکته که فیلمساز به صورت عمقی و لایهلایه به موضوع نمیپردازد، شاید بتوان این دو مستند را با توجه به سابقه سازندهاش کمی ژورنالیستی خطاب کرد. در «شهر آشوب» این نکته بیشتر به چشم میخورد و اشکالی است که بر فیلم وارد است. به همین علت شاید خروجی که مخاطب از فیلم میگیرد، خروجی چندان مطلوبی نباشد.»
فرضالهی در تکمیل صحبتهای حسنینسب و در انتهای این جلسه افزود: «به نظر من در ساخت مستندها رفعتکلیفی وجود ندارد چون کدهایی که آقای دکتر الستی و یا مهندس بهشتی میدهند، فراتر از سطح است. صحبت من این نیست که بگویم صددرصد حق مطلب در «شهرآشوب» ادا شده است اما تصور من این نیست که نگاه مستند سطحی و خارج از عمق است.»
ارسال نظر